«بسم تعالی»
(نورمی اید)
(روی صنه یک میز که دوطرف آن صندلی گذاشته شده ودو مردنشسته اند.مرد1روبه مرد2ومرد2روبه تماشاچی نشسته اند.
مرد1درحال شیرین کردن چیزیست ومرد2روزنامه ای جلو صورتش گرفته است.سکوت وفقط صدای شیرین کردن می آید.
بعداز1یا2دقیقه
تلفن زنگ میخورد بعدازچندبوغ تلفن روی پیغام گیرمی رود .)
-سلام قدم نورسیده مبارک.شیرینی یادت نره.بای
بعداز 2دقیقه
(زن هاومردهابالباسهاوتیپهای مختلف روی صحنه می ایند ومیروند.گدایی کنارمرد2میرودوبااوصحبت میکندوناامیدباز
میگردد وپیش مرد1می رودومرد1بدون اینکه اورانگاه کندبه اوچیزی میدهدگدا وتمامی مردم از صحنه خارج میشوند.
باز صحنه به حالت اول بازمی گردد .
بعداز 1دقیقه
تلفن زنگ میخورد وپس از چند زنگ روی پیغام گیرمیرود)
-اَلو...خدابهت صبربده بایدکناراومد.خداحافظ.
بعداز30ثانیه
(نورمی رود)
پایان
سلام خوندنش سخته فونتتو عوض کن
گر توانی با این فونت خوانی مردی
سلام
وبلاگ جالبی داری ولی حتما یه عکس در کنار اسم قشنگی که انتخاب کردی بنداز
ممنونم حتما به پیشنهادتون فکر می کنم
سلام
من کدوم نقشو باید بازی کنم
مرد ۱ یا ۲
شایدم اون گدا
هر وقت به سیاهی لشکر نیاز نیاز داشتم خبرت می کنم
http://mahibali.blogsky.com/1388/05/03/post-69/
سلام خوبی چه خبر ناهارتون چی بود از طرف من داداتو ببوس
هه هه ! تسلیت برازنده ای بود ...
سلام
چقدر خوشحال شدم خدارا شکرچندین وبلاگ درموردهنرنمایش مشغول به فعالیت هستند شاد باشید البته همراه ورزش و نرمش
سلام وخوب باشید
پرونده ششمین جشنواره تئاتر استانی فردا هم بسته شد.
بله اونم چه جوری.
سلام بر دخت دایی .اگه بیای.اومد blogsky به بقیه هم بگو